باز محرم آمد و باز روستا عزادار شد
ای عندلیبان گلشن خراب است
آهسته نالید اصغر به خواب است
از داغ اصغر ، دلخون رباب است
لای لایی از سفر برگشته رودم
شیر از پیکان کافر خورده رودم
*
گهواره خالی ، اصغر نا پیداست
یاران چه سازم رودم نه اینجاست
در باغ رضوان در نزد زهراست
لای لایی از سفر برگشته رودم
شیر از پیکان کافر خورده رودم
*
اهل مدینه یکسر بیایید
ما بی کسان را یاری نمایید
خاک مصیبت بر سر نمایید
لای لایی از سفر برگشته رودم
شیر از پیکان کافر خورده رودم
*
یاران ز غربت ، زینب رسیده
ضلم و ستمها بسیاری دیده
بار مصیبت قدش خمیده
لای لایی از سفر برگشته رودم
شیر از پیکان کافر خورده بودم